خانه نوردی
سلاممممممممممممممممممممممممم
گلابی من عاشقتم من خاله سوسکه دوست دارم یک عالمه
دخملم امروز کل خانه راتنهایی دورزد قربونه اون ÷اهای خوشگلت بشم عزیزترینم
اینقدرراه رفتی که شب دیگه تلو تلومیخوردی حتی موقع نشستن هم می خوردی زمین کلی هم ذوق کرده بودی دیگه بایدکفش بخرم واسش
آخه دیگه همه کفش هات واست کوچیک شدن قربونه اون پاهایه نازوتوپولت بشم من
امشب همراه بابارفتیم واست لباس عیدبخریم چندتالباس داری که هنوزنپوشیدی امامخصوص تابستونه تازه باباهم میگه دلم می خواداولین عید دخملم خودم واسش تیش بخرم اولی که نیست ولی چون اولی روخیلی کوکولوبودی ماحساب نکردیم قربونت بشم
دلم می خواست واست تولدبگیرم ولی اینطورکه بوش میادنمی شود آخه اوضاع قاطی پاتی
اگرهم الان نشد حتما توعیدواست یک جشن کوچیک می گیرم
اینم چند تاعکس خوشگل
بالاخره موفق شدم یک لحظه این دخمل رایکجابشونم البته واسه یک لحظه
بهینادرحال خوردن ماکارونی دریک چشم بهم زدن دیگه هیچی توبشقاب نمی مونه