من ویک دنیا شرمندگی
هزارتا معذرت واسه اینکه کمتربرایه دخملیم می نویسم
ببخششششششیییییییییییییییییییییییییییییید عشقم
این دوهفته دخترم حسابی اذیت شد هفته قبل ترش پاش درد می کرد واین هفته گلاب به رویتون اسهال بودند نفسه مامان لاغرشده اصلا خوب غذانمی خوره همه چی راتف می کنه خدایاخودت کمک کن دخترم خوب بشه حسابی لاغرلاغرشده عشقه مامان
اما بلبلم شیرین زبونم خیلی بانمک ترازقبل شدی مامان جان یک کارهایی می کنی دلم می خواد همون موقع بخورمت خودت میای جلوی مامان میگی شتم بیتانا توش بعد لباست رو می زنی بالا میگی مامان بیبینش بعد من لباست رامی کشم پایین میگم زشته وتو غش غش می خندی الهی فدای خندهات بشم مامانی
وقتی میریم مثلا پارک داریم برمی گردیم تانزدیکه خونه مون میشیم میگی بیییم خونمون تایا حسنی نانا تالته بیییم یلان چیطوری خوبی
صبح ها که ازخواب بیدارمیشی والبته خیلی هم سحرخیزهستی میگی باباهییوز توجایی بعدمن میگم رفته سرکار کارکنه واسه دخملمون به به بخربیاره چندروز پیش تو خیابون یک مردی داشت ردمی شد شما پرسیدی آقا داره میره خونمون من گفتم نه داره میره سرکار واسه دخترش به به بخره بعدشماگفتی مثلی باباهییوز دیگه دلم می خواست درسته بخورمت
تقریبا تمام شعرهایی که مامان واست خونده رابلدی ووقتی من می خونم شما جمله های مامان راکامل می کنی
وقتی بهینا آب می خواد مامان بی من آب میدی کله ی خوشگلش راهم تکون میده
وقتی من دارم توآشپزخانه کارمی کنم وشما مامان رامی خوای میگی مامان بیا پایینا -- زودی یری پایینا (زودی سریع بیا پایین)
خداجوووووونم ممنونم واسه این همه لطفی که به من داشتی
نمکدونی شدی واسه خودت میریم خونه مادر خودت میگی هیربد توش بعد میگی یفته مدسه دس بخونه سواددار شه
بعدموقع غذاخوردنت که میشه میگی دخترم دذابوخوره بزر بشه بره متته دس بخونه باسوادبشه
بعدبه من نگاه میکنی میگی من نیمی تونم بیم متته من توتولوام ؟نههه منم می تونم بزرگ میشم میرم متته
وقتی دارم غذامی پزم میای کنار من می پری بالاپایین میگی منم تشنمه منم تشنمه ولی موقعه خوردن همش رومیدی به خرسی وعتوتک بابی وبه بازرگ موشه تایا ----
وقتی دارم کارمیکنم میگی بیا پیشم من وقتی خیلی کاردارم ازاونجاییکه اگه به شماباشه من کلا بایددرخدمت شماباشم میگم حالاکاردارم نمی تونم بغض میکنی یک گوشه می ایستی میگی منم دوناه دایم ---
یک بارخونه مادربودیم می خواستیم بریم پارک مادربه مهربد میگفت لباسش روعوض کنه مهربدمیگفت من همین رو می پوشم ازاون روز به بعدشما هرموقع می خواهیم بریم ازخونه بیرون میری سرکشوی لباسیت بلندمیگی من همین و بیپوشم یک روز هم می خواستیم بریم بازارخرید به مهرگفتیم توهم بیا مهربد رفت کنترل رابرداشت رفت روی مبل خوابید وگفت من نمی یام حالا شماتامی خواهیم بریم بیرون لباس پوشیده آماده میری روی مبل لم میدی میگی منم نیمییام بعدمن و بابا میگیم خوب مارفتیم خدافظ شماگریه که منم بیام منم دونا دایم
وقتی من دارم جارو می زنم حتماشماباید جارو رابگیری وگرنه ---اینکه دوتایی باهم جارو میزنیم تی می کشیم ---
دیشب موقع خواب گفتی زیزیگولوام بیادبخوابه اوردمش تویه تختت تابخوابیم بلندش می کردی میزدیش توی صورت مامان منم خسته بودم حسابی عصبانی شدم زیزی گولوروگرفتم ازتخت انداختمش بیرون حالاگریه که دوناه دایه زیزی لولو پاش شتست تمک بالاخره بابافیروز زیزی لولو رادادبه دخملم واونم خوابید
عاشق بازی قایم موشک هستی میری قایم میشی می گی بیتانا توجاس بعدمنم میگم وای بهینا نیست کجایی دخترم بعد می دوی میای میگی من اینجام
امروز عصربابا لیوان چاییش افتادشکست رفته بودی جلوی بابامیگفتی واااااای بابا تی تارتردی وااااااای تتردایه وای شتستی چیااا
بابا همیشه وقتی میری روی تکیه گاه مبل می ایستی بهت میگی می افتی ها یادته رفتی بالا افتادی کفه آشپزخانه حالا شما چندروز پیش بابا چهارپایه گذاشته بود لامپ ها رادرست می کردبهش می گفتی وااااای بابا هییوزتتردایه یاتته اوفتاتی یمینا
بابارگه خوابت روپیداکرده تانمی گذاری پوشکت کنم یا قطره تو نمی خوری به خرسی میگه خرسی چرا قطره تو نمی خوری ببین بهینا چقدر خوب قطره اش را میخوره بعدتودهنت روبازمی کنی باباهم سریع دست به کارمیشه یا میگه چراخرسی نمی خوابی روی زمین مامانت پوشکت کنه باید مثل بهینادخترخوبی باشی ببین چقدر قشنگ می خوابه ببین بعد توهم می دو ی میای می خوابی به قوله خودت یمینا