بهیناودوسالگی
فسقلم دیگه فینگیل شدن همه ی کارها راخودت می خواهی انجام بدی خودم بپزم خودم بپوشم خودم خودم ....
امروز صبح رفتم واسه نفسم کفش خریدم کلی حال کردی توکوچه وخیابون وقتی برگشتیم گفتی می خوام برم پارک رفتیم پارک اولش خیلی خوب بودی امابعدش کلافه شده بودی احساس کردم هم گرسنه ای هم خسته کیان یکی ازدوستهای پارک محله است اون هم پارک بودطفلی می خواست شمارابغلت کنه شما صورتش روخنجه کشیدی من کلی شرمنده شدمچندوقتی هست که این اخلاق روپیداکردی موهای بچه ها رامی کشی نمی دونم چراولی هرموقع میریم جایی که چندتابچه هستند کلی ازدستت ناراحت میشم آخه چرامامان جوووووووووووووووون
عصردوباره بعدازسعی وتلاش واسه خواب کردن شما وناموفق بودن مامان رفتیم پارک تاراهم یکی دیگه ازدوستهای پارکه محله است وای خداسریک گل کلی باهم دواکردین دوباره من شرمنده شدم شب وقتی اومدیم خانه اینقدرگریه کردی وبهونه گرفتی بابا بردت حمام آب بازی کنی اولش آروم بودی ولی بعدموقع لباس پوشیدن کلی بابارواذیت کردی بعدشام خوردی و دوباره گریه وبهونه رفتیم روی تخت ومن برای شماقصه گفتم داشتی می خوابیدی چراغ هاروخاموش کردیم خدادوباره گریه روشروع کردی درنهایت زنگ زدیم به مادر کلی حرف زدی آروم شدی البته دربین حرف زدن کلی هم هن هن کردی بغض داشتی .فدای توبشم من مامان جان چراعزیزم
البته من علت رو می دونم همش ماله کم خوابی و خستگی شما شب 11می خوابی صبح 8بیدارمیشی خوب خسته میشی مامان جان یکسره هم که درحاله بدوبدو هستی خدایاکمک کن دخترم آرامش داشته باشه