سفرنامه
سلام حینگیلی فدات بشم من
جانم واست بگه رفتیم دریا اونم با خاله وعمو که خیلی دوستشون داری وبا وجوداین که دیربه دیرمیبینیشون اصلا هم غریبی ازشون نمی کنی
خیلی خوش گذشت اما دربرگشت شما یکمی ناراحتمون کردی آخه دخملم تب کرده بود الهی فدات شم من وباباهم که وقتی دخملم یکمی از حالت همیشگی خارج میشه هول می کنیم وکلافه والبته هی هم به همدیگه ایرادمی گیریم والبته بابا حساس تراز من هست و----------
بگذریم کلا خیلی خوش گذشت حالا مامان کارداره آخه این دایی محسن دوباره کارواسه مامان پیداکرده وشما هم که قربونتون برم حسابی وقت مامان راگرفتی این یک ذره می رسه به دایی اماقول می دهم تمام سفرراباجزئیاتش واست بنویسم بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی