اندراحوالات بهینا
سلام فندق خانوم من
پرنسس من صبح ساعت هشت الی هشت ونیم بلند میشه نه ونه ونیم صبحانه بعدبازی که بیشترهم داخل تراس وآب بازی دوازده دوازده ونیم ناهار بعد یک ساعتی بیبی انیشتن وبعد یک ساعتی لالاوبعدی بازی وتقریبا هرروز پارک وسرسره وتاب وهفت وهفت ونیم شام ونه ونیم ودهم خواب اینم یک بوسه گنده واسه یک دخمله قلنبه
البته امروزیکمی نگرانشم آخه عصری خیلی بیحال بودی البته نق نق هم میکنی که مال دندان پنجم است که در راهه شب موقع خواب آب ریزش بینی هم داشتی امیدوارم سرماخوردگی نباشه وفقط عوارض همان دندان باشه
درحال آب بازی در تراس
اینجا یک بشقاب توت فرنگی راتنهایی خوردی تابابامی خواست بخوره شاکی می شدی باباهم تفلی همه توتهارادادبه دخملم
درآخرباباگفت یکی بده من دخملم توتش رادادبه باباش
اینم دسته گل دخترم -اینهاکه به صورت مبارکشون هست آردذرت هست که گویاخیلی هم دوست داشتندتازه تبلیغم میکنه
خودت همیشه میگه نی نی بایدهمه چیزبخوره حالاچرادعوامی کنی
گفتم بوسش کن نگفتم بخورش که
چرااینقدرعصبانی هستی