بهینابهینا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

بهترین دختردنیا

خانوووووووووووووومی

1392/8/21 6:31
نویسنده : الهام
248 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی میگم خانوم واسه اینکه هرروز بزرگ ترشدنت رابیشترازروزقبل احساس می کنم  عزیزییییییییییییییی تو اگه الان بیداربودی دنباله حرف های من تکرار می کردی خانومی خوشگیل عسل ....

الان بی خواب شدم گفتم واسه نبات خانوم بنویسم اومدم تو اتاقت دیدم چقدربامزه خوابیدی ببین 

1

به این میگن قدرت ذات وسرشت دقیقا مثل بابافیروز دوتادستهات رامیگذاری زیره سرت ومی خوابی 

اینم درحال تماشای تلوزیون

2

 یک کاری هم جدیدا میکنی که من وباباروجدی کفری کردی دندونات راگیرمیدی به وسایل  خانه ومشغول جویدن میشی مثل اینجا

3

4

بعد که میبینمت بلند میگم بهیناااااااا بعدباهول واضطراب نگاه میز میکنه میگه تی کارتردی بیتانااااااااااااا

یک حافظه ای داری درحدتیم ملی کافی یک چیزی بهت بگم بعدمثلا جورنشه  شایدهمان موقع یادت بره امابعدکه دورت خلوت بشه سراغش رامیگیری مثلا چندروز پیش باخاله جوانه وآرین رفتیم بریم شهرعجایب وقتی رسیدیم تعطیل بود ورفتیم ازاین پارک معمولی ها بعدازیک هفته هنوز سراغه شهرعجایب رامی گیری میگی  بیریم  اسب یوارشیم بیریم بالا بیایم پاییینا ینگ بیزن خاله جوانه  بیریم ... نیشه  دربسته نیشتن ..... یردا یییریم نفسی تو بلبل 

به هواپیما میگی هواره دیروز شنیدم میگفتی هواره پیما کلی خندیدم 

دیگه اینکه میشینی روی میز واسه خودت کلاغ ر میخونی دستها روزمین یلاغ پر ینیییش پر یبویرپر الهان پرپرپر ......نداااااره یبرندااااااره  دوبایه یلاغ پر ینیییش پر یبوترپر هیییییروز پرپرپرپر ندااااااااااااااره یبر نداااره ینیییش پر یبوترپر یلاغ پر یرسی پرپرپر نداااااره یبرندااااااره

عروسک هات راهم میچینی کنارهم میزنی روپاهاشون یتل یتل توتویه چییییجویه نه یسون  یندسون وییییییییییییییییییییییییییین 

می دوی توبغل مامان لپهامو می کشی میگی توپووولو 

میری پشت مامان میگی بی یارونمت آیه 

کلاعاشق این لحنه گفتنت هستم مثلا خرسی رو بغلش می کنی میگی یرسی یام می خوای آیه میخوای کلت هم تکون میدی دلم واست ضعف میره 

هنوزبلدنیستی ازتختت بیای بیرون میشینی روی لبه های نردهاش بهت میگم بیام کمک می گی میتووووونه بعدکه می بینی نمی تونی بهم میگی تمک نیشه نیتونه

دیروز خاله جوانه وآرین اومدن خونمون ممن صبحش داشتم خانه رومرتب می کردم دیدم نیستی بعدتوی حمام پیدات کردم والبته درحال بازی با آب های توی توالت  فرنگی خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا سرت بلنددادزدم کثافت  کاری هستی تو اه اه اه بغلت کردم زدم پشته دستت حالاگریه گریه منم چون خیلی عصبانی بودم اصلا توجهی به گریهات نکردم پشته سرهم دعوات می کردم چنددقیقه بعد که هم تو آروم ترشدی هم من بغلت کردم وبهت گفتم ببخشیدداد زدم دعوات کردم  منو بخشیدی بعدباحالت بغض گفتی یخیییدم  نمی دونم اتفاقی ضمیردرست گفتی یا واقعا یادگرفتی بخدانفسی تو مامانی عاشقته 

وقتی کلاغ پرمیگی بابا ضعتف میره واست میشینی عقب و باتمام وجود ازدیدنت لذت میبره من که تو این چندسال ندیدم واسه چیزی بغیر ازفسقل خانوم این قدر ذوق داشته باشه بابایی کلاشخصیت تو داری اما وقتی تو شیرین کاری می کنی باتمام وجودش لذت می برم  

میری روی تخت دوپا می پری روی تخت مثل تشک فنردار می پری بالا بعد می خندی میگی ولو شدم به من هم میگی توام بیا بیپر منم تقلب میکنم خرسی رومیارم میگم باخرسی باهم بپرید درحین پریدن سرت روخم می کنی طرفه خرسی بهش میگی توام وییییو شدی آیه وطبقه معمول سرت راچندباری تکون میدی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله عاطفه
24 آبان 92 16:59
دلم برات 1 ذره بود کوچولوتر هم شد با این شیرین کاری هات....یعنی عاشق گنده کاریاتم من عسلکم.. دوست دارم یه دنیا
الهام
پاسخ
خاله عاطفه
25 آبان 92 18:39
واااااااااااااااای چه دامن قننگیییییییییییییییییییی البته برا مامانت...
الهام
پاسخ
ممنون خواهرگلم عاشقتم
روشا
29 آبان 92 3:44
بدو بدو یه عالمه لباس شیک برای نی نی http://ninilebas.persianblog.ir/