بدون عنوان
من وبابایک راه حل واسه برحرفی های شمابیداکردیم که البته خودش شد یک سوژه جدیدواسه شماکه مارابه همکاری دعوت کنی چسب زدیم به دهنت کلی ذوق کردی حالادیگه ماهم بایدچسب می زدیم ای خداااااااااااااا
شکل این مرده تو هانیبال شدی که همه ازش می ترسیدن به قوله خودت هیولا
میری تواتاق هرچی شورت داری میکنی توسرت میگی من تیب زدم خوش تیب مامان شماازمدلینگهای قعردنیاهستی
اینم بهیناوسی وسه بل به تمام بل ها میگی خواجو آخه اولین بلی که رفتیم کنارش خواجوبودهمراه عمه افروز اینهارفتیم خیلی هم بهت خوش گذشت کلی ذوقیدی اولش میگفتی نه این مسجده ببین سقف هاش گرده قربونت برم من
چندشب بیش مهمون داشتیم آرمینم بودکلی باآرمین بازی کردی آرمین خاله بازی می کردشماذوق کرده بودی هاهاها می خندیدی
خیلی خیلی کوکولو که بودیوقتی از دلت بادخارج میشه بهت میگفتیم اه بهیناصدایه چی بود باهات روتامیکردی زورمی زدی میگفتی صدای این بود دیگه حالامیگی صدایه باقالیم بوددیگه
وانیاهم دوسته جدیدته خیلی باهاش بازی می کنی البته وانیاازبچه هایی است که تنهابازی می کنه وشما بیشترکنارش میشینی تماشامیکنی آخه شمابیشترتمایل به بازی های گروهی داری
وانیامیگفت من ملکه هستم بعدبه آینه میگفت ای آینه جادویی قدرتش رابگیر
البته دیگه داشتین دوتایی کفری میشدین وانیاازمیزت کلی خوشش اومده بوداما به شمااجازه نمی دادکه باهاش بازی کنی حالاشماهم کلاگیری وقتی یکی داره یکاری می کنی بایدهمون کارراانجام بدی